عملیات Red Wings (بالهای سرخ):

توجه به اینکه گروهی کوچک، ولی فعال و با نفوذ در منطقه بود، به یکی از اهداف اصلی عملیات بالهای سرخ تبدیل شده بود.
عملیات متشکل بود از نیروهای گروهان دوم (2/3 نیروها) و گروهان سوم(1/3 نیروها) از هنگ سوم(سوم تکاور)، نیروهای ویژه‌ی عملیاتی(Special operation force) ، تعدادی از نیروهای ویژه‌ی سیلز، نیروهای ویژه‌ی هوابرد 160ام عملیات ویژه.
4 نفر از نیروهای سیلز، به منظور زیر نظر گرفتن احمد شاه و افرادش استفاده شدند که تنها چند لحظه پس از پیاده شدن از هلیکوپتر چینوک ، از نیروهای احمد شاه کمین خوردند و 3 نفر از 4 نفر کشته شدند! 
به سرعت هلیکوپتری دیگر برای کمک به این نیروها به منطقه اعزام شد که بوسیله‌ی RPG7 شلیک شده از طرف نیروهای احمد شاه، سقوط کرد که باعث شد 8 نیروی ویژه‌ی نیوی سیلز و 8 نفر نیروی عملیات ویژه‌ی دیگر شد! اینجا بود که عملیات، بالهای سرخ ۲ نام گرفت و تلاش‌ها برای برگرداندن پیکر کشته ها و نجات تنها نیروی نیوی سیلز باقی مانده( ۴ نفر جاسوس اول که رفتن و کمین خوردن و یکیشون زنده موند!) اغاز شد که در نهایت و پس از ۳ هفته، توانستند اجساد و مارکوس لوترل را برگردانند.
در این شرایط، عملیات نسبتا موفق اجرا شد و احمد شاه مجبور به فرار به پاکستان شد اما در انجا نیروهای بیشتری را جمع کرد و با توجه به سابقه‌ی کشتار سابق، و منهدم کردن هلیکوپتر امریکایی، با روحیه‌ي قوی تر و خطرناک تر برگشت و چند هفته‌ی بعد، در عملیاتی دیگر به شدت مجروح شد که البته باز هم توانست به پاکستان بگریزد.
در نتیجه‌ی این عملیات خون‌بار، امریکایی ها 12 نیروی نیوی سیلز و 8 نفر نیروی ویژه‌ی دیگر را از دست دادند، یک هلیکوپتر چینوک انها سقوط کرد و خدمه‌ی ان شامل 2 نفر، با همراهی 2 نفر خدمه‌ی یک هلیکوپتر بلک هاوک و ۲ نفر خدمه‌ی هلیکوپتر اپاچی (مجموعه ۶ نفر) کشته شدند.
تعداد نفرات احمد شاه، بر اساس امار مختلف بین 8-10 تا 70 نفر تخمین زده شده است که حدودا 35 نفر از انها کشته(احتمالا و عدد دقیقی برای ان موجود نیست)...
جمع اوری اطلاعات:
گروهان های دوم و سوم به محض رسیدن به افغانستان، جمع اوری اطلاعات و مهندسی رزمی خود را اغاز نمودند، سرگرد مک‌مانیز فرمانده‌ی گروهان‌های دوم و سوم، عملیات را در 5 فاز و با فرماندهی سرهنگ توماس وود طراح ریزی نمودند. در همین حین، افسر اطلاعاتی گروهان دوم، اسکات وسترفیلد شروع به جمع اوری اطلاعات در خصوص احمد شاه نمود که البته اطلاعات او صرفا در حد یک عکس بود تا اینکه یکی دیگر از نیروها، پس از یک گشت زنی پیاده و صحبت با مردم محلی، اطلاعاتی کلی تری راجع‌به احمد شاه بدست اورد.
اطلاعات بدست امده از احمد شاه در صحبت با مردم شامل نام کامل، محل تولد، دوستان، تعداد نفرات، معاونش و اهداف احتمالی اش بود و همچنین چند افسر دیگر نیز توانستند از مردم، عکس های بیشتری از احمد شاه بگیرند.
ادامه‌ی بررسی ها و صحبت با مردم و غیر نظامی، مشخص کرد که احمد شاه از یک پایگاه کوچک بیرون یکی از روستا ها برای مدیریت برنامه هایش استفاده میکند که روی کوهستان های سوتالو سار در 20 کیلومتری غرب اسد‌اباد قرار دارد.
پس از این، با استفاده از یک پهپاد، وسترفیلد (افسر اطلاعاتی جمع کننده اطلاعات فوق) با استفاده از یک پهپاد توانست تصاویری هم از این مکان بدست اورد که شامل اطلاعاتی در خصوص بمب های کنار جاده‌ای IED و محل ساخت انها و محل های احتمالی قرار گرفتن انها بود. همچنین انها 4 محل دیگر را نیز شناسایی کردند که احتمال میدادند احمد شاه ممکن است از انها استفاده نماید.
وسترفیلد برای شناسایی 4 محل دیگر نیز از اطلاعات مردمی و برای شناسایی انها از تصوایر پهپاد ها استفاده کرد.
وسترفیلد متوجه شد که احمد شاه و نفراتش، مسئول 11 عملیات علیه نیروهای امریکایی، کروات و دولت افغانستان و ده‌ها بمبگذاری IED هستند،
طرح کلی عملیات:
همونطوری که عرض شد، عملیات در 5 مرحله برنامه ریزی شده بود که :
فاز اول: تیم نیوی سیلز، به مراقبت و دیدبانی بپردازند و ساختمان ها و محل‌های مورد استفاده را شناسایی کنند و احمد‌شاه را شناسایی کنند و سپس نیروهای ضربتی را به سمتشان هدایت، و پشتیبانی کنند ...
فاز دوم: یک تیم از سیلز ها پس از نیروهای ضربت از هلیکوپتر چینوک پیاده شده، احمد شاه و افرادش را بازداشت یا بکشند.
فاز سوم: نیروهای گروهان های دوم و سوم، همراه با نیروهای ارتش افغانستان روستا ها و مناطق اطراف را در زیر نظر بگیرند تا حامیان دیگر این گروه را شناسایی و در صورت لزوم از بین ببرند.
فاز چهارم: نیروها وضعیت را تحت کنترل گرفته و به مردم کمک های پزشکی و غذایی برسانند ....
فاز پنجم: خروج نیروها و در صورت نیاز و نیروها تا یک ماه در منطقه مستقر بماندد
اجرای عملیات:
پس از پیاده شدن تیم نظارت و اطلاعات سیلزها (4 نفر) به سرعت غافلگیر شدند و این موضوع باعث قطع شدن ارتباط گردید که این مسئله کل طرح‌ریزی های عملیات رو به هم زد و باعث شد همه‌ی توجه ها به پیدا کردن جای نیروها و کمک به آنها و خارج کردنشان از منطقه معطوف شد.
سریعا گروهی از نیروهای نیوی سیلز، 160 ام و ... تیمی رو جمع کردند برای اعزام و اجرای عملیات واکنش سریع ولی فرمان اجرای این عملیات که باید توسط مرکز عملیات های ویژه صادر میشد، چند ساعت طول کشید...
نهایتا، فرمان صادر شد و 2 هلکوپتر چینوک، دو هلکوپتر بلک هاوک و دو هلکوپتر اپاچی سریعا به منطقه اعزام شدند.
هلکوپتر های چینوک که در ابتدا اعزامگشتند در منطقه با مقاومت شدید روبرو شدند
در همین حین یکی از هلکوپتر ها اقدام به پیاده کردن نیروها میکند که مورد اصابت یک اکت RPG قرار میگیرد و سوقط کرده،ایم امر باعث کشته شدن تمام 8 نفر سیلز،‌ 8 نفر نیروی ویژه‌، و هر دو فرمانده‌ی تیپ 160ام حاضر در هلکوپتر و خدمه آن میشود.
کنترل وضعیت از دست خارج شده و هیچگونه ارتباط رادیویی و یا تصویری با تیم اطلاعاتی 4 نفره وجود ندارد.
به علت طوفان شدید هلکوپترهای دیگر به پایگاه برگشته و یک گروه جستجوی بزرگ راه اندازی مینمایند... 
عملیات جستجو جهت یافتن اجساد هلکوپتر ساقط شده فردا آن روز شروع، و تمام اجساد پیدا و اجساد 3 نفر گروه شناسایی سیلز ها نیز یافت میشود،همچنین ارک لوترل که 700 متر بلاتر در یک خانه روستایی توسط اعا آن خانی در حالی که شرایط وخیمی داشته پیدا میگردد. 
مرگ احمد شاه:
در همین حین احمد شاه و نفراتش منطقه رو ترک و در پاکستان به جمع آوری نیروهای تازه نفس پرداخته و پس از چند هفته، دوباره به افغانستان برگشتند که یک عملیات خونبار دیگر را رقم زدند.
اما پس از آن مجددا مجبور به فرار به پاکستان شدند که در این زمان و در درگیری با نیروهای امنیتی این کشور کشته میشود....

توضیح تصویر:
6 تن از اعضاسیلزهای شرکت کننده در عملیات:
از چپ به راست:
Matthew Axelson, Daniel R. Healy, James Suh, Marcus Luttrell, Eric S. Patton, Michael P. Murphy